بیانیه حمایت «چپ دموکرات» از میرحسین موسوی

« چپ دموکرات » ، پیرو بیانیه ی انتخاباتی شماره 1 خود ، که به طور مشخص دلایل حضور و مشارکت در انتخابات و ترجیح اصلاحات را تشریح نموده بود ، بر پایه ی استدلالی که در پی خواهد آمد ، از آقای میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای مورد نظر خود حمایت می نماید. بی تردید از میان گزینه های اصلاح طلب موجود ، یکی را باید بر دیگری ترجیح داد و این ترجیح بر این اساس است که کدام یک از این دو با خواست های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ما نیروهای چپ دموکرات ، نزدیک تر هستند .

آن چه مسلم است ، هر دو کاندیدای اصلاح طلب ، چه در قالب منشور حقوق شهروندی و چه در شکل بیانیه هایی در دفاع از حقوق کارگران ، معلمان ، زنان ، گروه های قومی و مذهبی توجه خود را به جنبش های مدنی و برابری خواهانه نشان داده اند . از این حیث ، هم مواضع ایشان و هم گشایش هایی که در ورود به پاره ای از خطوط قرمزها ایجاد نموده اند ، قابل توجه است . اما همین که به زیربنایی ترین بخش برنامه های ایشان یعنی برنامه های اقتصادی توجه شود، تفاوت بین دوکاندیدا برجسته تر می نماید .بویژه آنجایی که اجتماعی از قائلین به راست کیش ترین سیاست های سرمایه داری در اردوگاه مهدی کروبی مشاهده می شود و خطری بالقوه را گوشزد می کند .
این در حالیست که میرحسین موسوی ، چه در مواضع اعلام شده، و چه در سابقه ی تاریخی که از وی وجود دارد ، اهتمام به اقتصاد ملی ، با تکیه بر تأمین گسترده تر منافع زحمتکشان و کارگران را نشان داده است . پر واضح است ، کسی که در آغاز دهه ی شصت و اوج سرکوب های سیاسی به مصدقی بودن متهم می شد،امروز که هر نیروی « نئولیبرالیست پرو آمریکایی» داعیه ی مصدقی بودن دارد !! ، نمی تواند بر چیزی غیر از اقتصاد ملی تأکید کند .

بر این اساس است که احیای تولید ملی ، رشد صنعتی و بهبود شرایط اقتصادی در عین استقلال بیشتر را در برنامه های وی بهتر می توان جستجو کرد. حال و در این مجال لازم است به یک ایراد اساسی که نیروهای چپ همواره در این ایام در برابر میرحسین موسوی قرار داده اند (سکوت در برابر واقعه ی 67) بپردازیم .

جنایت و کشتار در هر عصری به ویژه علیه پاک ترین فرزندان این سرزمین داغی است که برای همیشه در دل فعالین و مبارزان اجتماعی سیاسی و ننگی است که بر پیشانی عاملین و حامیان آن واقعه شوم خواهد ماند. چنین حمایتی چه در قالب سکوت توام با رضا و چه حمایت فعال از آن نقطه تاریک ازهیچ کسی پذیرفته نخواهد بود . حال این شخص چه مهدی کروبی باشد و چه میر حسین موسوی . چرا که هر دو به کرات خود را از نزدیکان آیت الله خمینی معرفی کرده اند اما در زمان هیچ واکنشی نسبت به آن واقعه و حتی امروز نسبت به تخریب گلزار خاوران ازخود نشان نداده اند. و در حقیقت از فعالین درون ساختار جمهوری اسلامی انتظاری غیر از این نیست .
اما به راستی اگر سکوت در برابر سرکوب ها و کشتار 67 ،با آن جو روانی توام با تمکینی که بر جامعه حاکم بود (بگونه ای که کوچکترین انتقاد ، شخصی در قامت آیت اله منتظری را به واقعیت امروز نشاند) قابل نقد است، امر به سرکوب فعالین و نیروهای جنبش چپ توسط افراطیون لیبرالی که امروزه در زیر عبای شیخ اصلاحات مخفی شده اند و راهبری نئولیبرالیسم را در پوشش جدید بر عهده گرفته اند را چگونه باید مورد تحلیل قرار داد؟ «شهروندیان امروز»ی* که پیش از هجمه ی نیروهای امنیتی در آذر 86 فرمان حمله به « موج چگوآرائیستی » را صادر می کردند . کیست که نداند کسانی که امروز و در عین سردادن شعارهای سکولاریستی و آزادیخواهی ، فرمان حمله به اندیشه ی چپ را صادر می کنند ، اگر در آن روزگار سکوت و خفقان می بودند، خود حلقه های دار را به گردن قربانیان آن روز می انداختند ؟ و کیست که انگشت اشاره ی شیخ اصلاحات در رویدادهای مختلف را به سوی نیروهای چپ و نسبت دادن غیر واقعی مسائل مختلف به این طیف تحت فشار را نبیند؟ چندان که در پی چاپ کاریکاتوری در یک نشریه دانشجویی دانشگاه امیرکبیر و در چنان فضای مسمومی به یکباره و بدون هیچ سند و قرینه ای همه چیز را متوجه مارکسیست ها دانست.
باری، شایسته است پاره ای از نیروهای چپ که مفتون تلون امروزین شیخ اصلاحات شده اند ، قدری بنیادی تر به واقعیات نظر کنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* در همین ارتباط به شماره های ۵ و ۱۹ «شهروندامروز» به سردبیری محمد قوچانی پیرامون دورجدید فعالیتهای جنبش چپ و القاء خطر این جنبش به دستگاه امنیتی و نیز به شماره ۲۸ همین نشریه پیرامون «کانون نویسندگان ایران» مراجعه کنید .

چپ دموکرات
جمعه : 1 خرداد 1388