"چه مايه نفرت لازم است
تا بر اين
دوزخ دوزخ نا به كاري بشوريم؟" ا. بامداد
خبر تكان دهنده اعدام پنج تن (فرزاد كمانگر، علي حيدريان، فرهاد وكيلي، شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان) از مبارزين راه آزادي خلق كردستان، شوك بزرگي را بر ذهن و روان همه آزاديخواهان و مبارزان ِ آزاده فرونشاند. در اين هنگامهي حساس از تاريخ ايران، و در شرايطي كه اختناق خشن و سركوب وسيع آزادي، راه خيابان را از جنبش آزاديخواه و دموكراسي طلب ايران گرفته است، حاكمان تماميتخواه و بيرحم، به زعم خود با سر صبر و راحت، دست به كشتن پاكترين جوانان اين ديار يازيدند تا مگر ترس و حيرت را بر پيكر مردمي حاكم كنند كه چشم اميد به گامهاي پيش رو، به ويژه در خرداد خون و خيزش دارند، غافل از اينكه با "بي چرا زندگان"ي روبه رو نيستند كه چنين جنايتهايي را بي پاسخ بگذارند. شهيدان راه آزادي شايد، بار ديگر رسالت شكستن جو اختناق و سركوب را به دوش كشيدند تا به جامعه و نسلي كه تن و جانش را قريب به يك سال است در مبارزهاي پيگيرتر ورزيدهتر كردهاست بفهمانند كه راه پيروزي جز از طريق مبارزه ميسر نيست، آنچنان كه شهيد فرزاد كمانگر" در آخرين پيامش از زندان كه خطاب به معلمان صادر كرد، چنين گفت: " مگر می توان در قحط سال عدل و داد معلم بود ، اما "الف" و "بای" امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود".
ضمن تسليت اين مصيبت بزرگ به خانواده اين عزيزان ِ شهيد و به همهي آزاديخواهان و آزادگان، اميد داريم كه ملت ايران، اينبار و به رغم هميشهي تاريخ گذشته، خود را در كنار خلق كردستان و همراه با سوگواران آن ديار بر رزمگاه خونخواهي ايشان بيابد و موج تازهاي از تسخير خيابان را، با تلنگري كه اين خونهاي پاك بر روان آزاديخواهي زدند، ايجاد نمايند.
از ديگر سو، بر رهبران اصلاح طلبي و مدعيان همراهي جنبش مردم ايران است، با اتخاذ موضع شفاف در محكوميت نفس اعدام از سويي و كشتار فرزندان بيگناه اين سرزمين، همراهي راستين خود را با مردم رنجديده ايران اعلام كنند.
گرامي باد ياد همهي شهداي راه آزادي
گرامي باد ياد شهداي اخير آزاديخواهي خلق كردستان و ايران
تا بر اين
دوزخ دوزخ نا به كاري بشوريم؟" ا. بامداد
خبر تكان دهنده اعدام پنج تن (فرزاد كمانگر، علي حيدريان، فرهاد وكيلي، شيرين علم هولي و مهدي اسلاميان) از مبارزين راه آزادي خلق كردستان، شوك بزرگي را بر ذهن و روان همه آزاديخواهان و مبارزان ِ آزاده فرونشاند. در اين هنگامهي حساس از تاريخ ايران، و در شرايطي كه اختناق خشن و سركوب وسيع آزادي، راه خيابان را از جنبش آزاديخواه و دموكراسي طلب ايران گرفته است، حاكمان تماميتخواه و بيرحم، به زعم خود با سر صبر و راحت، دست به كشتن پاكترين جوانان اين ديار يازيدند تا مگر ترس و حيرت را بر پيكر مردمي حاكم كنند كه چشم اميد به گامهاي پيش رو، به ويژه در خرداد خون و خيزش دارند، غافل از اينكه با "بي چرا زندگان"ي روبه رو نيستند كه چنين جنايتهايي را بي پاسخ بگذارند. شهيدان راه آزادي شايد، بار ديگر رسالت شكستن جو اختناق و سركوب را به دوش كشيدند تا به جامعه و نسلي كه تن و جانش را قريب به يك سال است در مبارزهاي پيگيرتر ورزيدهتر كردهاست بفهمانند كه راه پيروزي جز از طريق مبارزه ميسر نيست، آنچنان كه شهيد فرزاد كمانگر" در آخرين پيامش از زندان كه خطاب به معلمان صادر كرد، چنين گفت: " مگر می توان در قحط سال عدل و داد معلم بود ، اما "الف" و "بای" امید و برابری را تدریس نکرد، حتی اگر راه ختم به اوین و مرگ شود".
ضمن تسليت اين مصيبت بزرگ به خانواده اين عزيزان ِ شهيد و به همهي آزاديخواهان و آزادگان، اميد داريم كه ملت ايران، اينبار و به رغم هميشهي تاريخ گذشته، خود را در كنار خلق كردستان و همراه با سوگواران آن ديار بر رزمگاه خونخواهي ايشان بيابد و موج تازهاي از تسخير خيابان را، با تلنگري كه اين خونهاي پاك بر روان آزاديخواهي زدند، ايجاد نمايند.
از ديگر سو، بر رهبران اصلاح طلبي و مدعيان همراهي جنبش مردم ايران است، با اتخاذ موضع شفاف در محكوميت نفس اعدام از سويي و كشتار فرزندان بيگناه اين سرزمين، همراهي راستين خود را با مردم رنجديده ايران اعلام كنند.
گرامي باد ياد همهي شهداي راه آزادي
گرامي باد ياد شهداي اخير آزاديخواهي خلق كردستان و ايران
0 نظرات:
ارسال یک نظر