درک ضرورت پیش از ضرورت تغییر، نهاد اندیشه را در عرصه ی واقعیات به حرکت وا می دارد و این حرکت است که ضرورت تغییر را به مناسبات موجود و آینده تحمیل می کند.
براین اساس و با توجه به واقعیات موجود جامعه و جهان، ما نیروهای چپ دموکرات از آنجاییکه چپیم:
چون جهان امروز، جهان سرمایه داریست وما با چنین جهانی کنار نیامده ایم، اما کناره نیز نگرفته ایم.آن جهان را راست می گویند و ما در برابرش. عرصه تضاد امروز، ما را اینگونه برون داده است. ما برون داد جامعه ی موجودیم؛ برون دادی که چپ خوانده می شود. پس چپیم،چون افق انسانی آرمان های خود را در«اندیشه ی چپ» یافته ایم وتنها راه «رهایی انسان» را نه در تفسیر موقعیت که در تغییر آن می بینیم.
براین اساس و با توجه به واقعیات موجود جامعه و جهان، ما نیروهای چپ دموکرات از آنجاییکه چپیم:
چون جهان امروز، جهان سرمایه داریست وما با چنین جهانی کنار نیامده ایم، اما کناره نیز نگرفته ایم.آن جهان را راست می گویند و ما در برابرش. عرصه تضاد امروز، ما را اینگونه برون داده است. ما برون داد جامعه ی موجودیم؛ برون دادی که چپ خوانده می شود. پس چپیم،چون افق انسانی آرمان های خود را در«اندیشه ی چپ» یافته ایم وتنها راه «رهایی انسان» را نه در تفسیر موقعیت که در تغییر آن می بینیم.
و دموکراتیم:
چه باور داریم، دموکراسی چارچوبی است که در راستای سیر موجود تاریخ که مبتنی بر پذیرش نهاد دولت از سوی مردم است، بهترین و قابل پذیرش ترین قالب و چارچوب است. واز آنجایی که معتقدیم ، «بینش دموکراتیک » نه امری خارجی و تحمیل شده با مقتضیات زمان بر «اندیشه ی چپ » بلکه در ذات چپ موجود است، که متکی بر بستر اجتماعی ونه اراده ی تحمیل شده ی اقلیتی پیشگام بر اکثریت است.
درک یگانه از دموکراسی و چپ را نزد خود اعلام و بر موارد زیر اصرار می کنیم:
۱- ما معتقدیم ساختار حاکم بر جامعه ی ما علی رغم همسویی با ساخت کلی سرمایه داری، دارای ویژگی های خاص خود نیز می باشد که الزامات جدیدی را پیش روی ما قرار می دهد.
۲- ما معتقدیم نظام سرمایه داری جز با تداوم بهره کشی از انسان در چارچوب فرایند تولید و انباشت سرمایه از طریق استثمار فرد در جامعه و همچنین استحکام کار مزدی امکان حیات ندارد.
۳- ما معتقدیم جامعه ی موجود با مناسبات غیر انسانیش متضمن ابتدایی ترین امکانات و بهره مندی ها برای اکثریت عظیمی از جامعه نیست، لذا برای رفع تبعیض از هر نوعی در تمامی شئونات جامعه تمام قوای خود را به کار می گیریم.
۴- ما معتقدیم که مهمترین درد موجود انسانی پیش از همه جدا سازی انسان از هویت خود و از خود بیگانگی دائمی انسان تحت مناسبات مختلف اجتماعی و سیاسی است. بر این اساس با هر شکلی از بیگانه سازی انسان، چه در فرایند باز تولید سرمایه داری و چه بر اثر ایدوئولوژی های مسخ کننده ی هویت فردی و انسانی به نام آرمان حزبی و جنبشی به فراخور امکان، مبارزه ی تئوریک و عینی خواهیم کرد.
۵- مهمترین اصل برای اتحاد با سایر نیروهای جنبشی و جنبش های اجتماعی از دید ما، مرکزیت جایگاه انسان در تئوری هاست، بر این اساس با هر جنبشی که متاثر از منشا یا هدف سعی در استحاله ی ماهیت حرکت در منافع تشکیلاتی خود نداشته باشد همراه می شویم؛ چراکه دادخواهی همه ی اقشار و گروه های اجتماعی را جدا از رهایی و شادکامی همه ی جامعه نمی دانیم.
۶- ما نیروهای چپ دموکرات در مسیر دموکراتیزاسیون جامعه گام برداشته و معتقدیم تحقق آرمان های انسا نی مان تنها بر بستری دموکراتیک ممکن است.
۷- ما چپ دموکراتیک را چارچوبی برای اعمال و رفتار خود می دانیم، اما معتقدیم تفسیر و تغییر جهان در تنگنای محدود و مطلق یک جهان بینی و ایدوئولوژی خاص امکان پذیر نمی باشد.
۸- پویایی و دیالکتیک موجود در مناسبات اجتماعی و فکری، تئوری هایمان را در پراکسیس مان شکل می دهد بر این اساس متن موجود همه ی آنچه ما می خواهیم نیست و نیاز های جدید، اصول جدیدی را ایجاد خواهد کرد. ...
دوشنبه ۱۰ تیرماه
۳۰ جون ۲۰۰۸